ختم صلوات برای سلامتی
فرزند آیتالله العظمی بهجت با اشاره به همزمانی روزهای پایانی عمر پدر بزرگوارشان با سفر رهبر انقلاب به استان کردستان، در بیان حالت روحی ایشان، به حساسیت این مرجع تقلید نسبت به سلامت رهبری اشاره میکند و میگوید: این موضوع سبب شد تا معظمله برای سلامتی رهبر انقلاب چندین ختم ویژه صلوات و ذکر را گرفتند و مداومت بر این ختمها که برای سلامتی رهبر انقلاب بوده است تا آخرین ساعت عمر حضرت آیتالله بهجت ادامه داشته است. برخی نیز از پیشبینی رهبری آقا چند سال پیش از رهبری توسط ایشان خبر دادهاند .
* به تقوایش پی بردم
شهید آیتالله مطهری میفرمایند: سیدعلی خامنهای از نمونههای ارزندهای است که برای آینده موجب امیدواری است. من از اخلاص آقای خامنهای تعجب میکنم، ایشان هیچ به دنبال خودنمایی نیست که بخواهد خودش را مطرح کند و خودش را نشان بدهد، من در جریان کمیته استقبال از حضرت امام بیشتر به تقوای ایشان پی بردم.(به نقل از همسر شهید مطهری (
شهید مطهری در پنجم بهمن 1353 به تجلیل از شخصیت آیتالله سیدعلی خامنهای پرداخته است. آیتالله خامنهای در آن زمان توسط شهربانی استان خراسان بازداشت شده بود. در گزارش ساواک آمده است: "مطهری در محل دانشکده الهیات دانشگاه تهران، ضمن اظهار تأسف از بازداشت سیدعلی خامنهای اظهار داشته: ما کمتر نمونه ارزنده چون [آیتالله]خامنهای داریم و این نیروها هم باید با اینگونه هدر روند و گوشههای زندان تلف گردند. مطهری پس از ستودن [آیتالله]خامنهای او را از عوامل مؤثر در روشن کردن افکار اجتماع دانسته است … ”
* خوشا به حال او
آیتالله دکتر شهید بهشتی، چند ساعت قبل از شهادتشان با اشاره به پیامی که حضرت امام به آیتالله خامنهای فرستاده بودند، فرمودند: خوشا به حال آقای خامنهای که ولی امر مسلمین چنین پیامی را برای ایشان فرستاده است و این پیام نه برای دنیای ایشان، بلکه برای آخرت او هم بسیار ارزشمند است و من آرزو دارم با چنین پیامی از ولی امر مسلمین از دنیا بروم.
* خورشید اینجا تابید و رفت
روزی بعد از ملاقات حضرت آقا با آیتالله بهاءالدینی از ایشان میپرسند که آیا دیروز مقام معظم رهبری به اینجا آمده بود؟ ایشان در جواب میفرمایند: بله چند دقیقه خورشید اینجا تابید و رفت، او چون خورشید دارای خیر و برکات است.
قبل از ریاست جمهوری، روزی آقا به بیت حضرت آیتالله العظمی بهاءالدینی میروند. آقای بهاءالدینی میفرماید: "خورشید لحظهای تابید و رفت. ” زمانی برای امضای قائم مقامی رهبری، خدمت حضرت آیتالله بهاءالدینی میرسند، ایشان امضا نمیکنند. هر چه از فرستادگان آقای منتظری اصرار از ایشان انکار، تا آنجا که خود آقای منتظری شخصاً خدمت ایشان میرسد و تمام کتابهایی را که درباره ولایت فقیه نوشته است، جلوی روی آقای بهاءالدینی میچیند. آیتالله بهاءالدینی تمام کتب را جمع میکنند و به آقای منتظری میگویند: "ولایتفقیه نوشتنی نیست، فهمیدنی است. ” بعد که از ایشان میپرسند: آقا چرا ایشان را تأیید نکردید، مگر شخص دیگری هم میتواند؟ میفرمایند: نظر ما سیدعلی خامنهای است. آقای بهاءالدینی فرموده است: "البته هیچ کس حاجآقا روحالله نمیشود، ولی آقا سیدعلی خامنهای حقیقت ولایتفقیه هستند و رهبر. از همه به امام نزدیکتر است. کسی که ما به او امیدواریم، آقای خامنهای است. شما از ما قبول نمیکنید، ولی این دید ماست، نزد ما محرز است آقا سیدعلی خامنهای رهبر آینده هستند. ”
یکی از روزها که حضرت آقا تشریف برده بودند به جمکران، حدود ساعت دو شب به حضرت آیتالله العظمی بهاءالدینی خبر میدهند که آقا صبح بعد از نماز میخواهند تشریف بیاورند منزل شما. تیم حفاظت ساعت چهار صبح برای آماده کردن شرایط به منزل ایشان میروند که متوجه میشوند آقای بهاءالدینی، پیرمرد نود ساله جلوی در خانه ایستادهاند. میگویند: آقا چرا با این کهولت سن اینجا تشریف دارید؟ ایشان میفرمایند: برای دیدن رهبر بزرگ انقلاب، من از همان ساعتی که شما زنگ زدید آمدهام استقبال.